کد مطلب:314637 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:484

شهادت ثالثه
گواهی دادن به ولایت امیرمؤمنان علی (علیه السلام) بعد از گواهی به وحدانیت خدا و رسالت رسول اكرم (صلی الله علیه و آله) شهادت ثالثه نامیده می شود. در اذان و اقامه بعد از شهادت به رسالت رسول بزرگوار اسلام (صل الله علیه و آله) اگر بگوییم: «اشهد ان علیا ولی الله» شهادت ثالثه را گفته ایم. امروز در تمام مناطق شیعه نشین، شهادت ثالثه در اذان و اقامه رواج دارد و به صورت یكی از



[ صفحه 50]



شعارهای شیعیان در آمده است. ولی در مورد این كه از كی و چگونه این شعار رواج یافته، سخن به اختلاف گفته شده، از لابه لای تاریخ بر می آید كه نقطه آغاز این شعار به عهد رسول خدا (صلی الله علیه و آله) بر می گردد و رسول اكرم (صلی الله علیه و آله) آن را تقریر و تأكید فرموده است و گروهی از اصحاب بزرگوار در اذان و اقامه به آن مداومت داشته اند.

شیخ عبدالله مراغی، دانشمند معروف اهل سنت، در كتاب خود السلافة فی أمر الخلافة می نویسد:

سلمان فارسی در زمان رسول اكرم (صلی الله علیه و آله) در اذان و اقامه بعد از شهادت به رسالت رسول اكرم (صلی الله علیه و آله) به ولایت امیرمؤمنان علی (علیه السلام) نیز شهادت می داد. یكی از اصحاب به محضر رسول اكرم (صل الله علیه و آله) شرفیاب شده، عرضه داشت: یا رسول الله، امروز چیز عجیبی شنیدم كه هرگز به گوشم نخورده بود! فرمود: چه شنیدی؟ گفت: سلمان را دیدم كه در اذان بعد از شهادت به رسالت، به ولایت علی بن ابیطالب (علیه السلام) شهادت می داد؟ رسول اكرم (صلی الله علیه و آله) فرمود: چیز خوبی شنیده ای. [1] .

در مورد ابوذر نیز نقل می كند كه یكی از اصحاب به خدمت رسول اكرم (صلی الله علیه و آله) شرفیاب شده، عرض كرد: یا رسول الله، ابوذر را دیدم كه در اذان بعد از شهادت به رسالت، به ولایت علی بن ابیطالب (علیه السلام) نیز شهادت می داد! رسول اكرم (صلی الله علیه و آله) فرمود: مگر فراموش كرده ای كه در غدیر خم گفتم: من كنت مولاه فهذا علی مولاه (من مولای هر كه باشم، علی نیز مولای



[ صفحه 51]



اوست). هر كس این پیمان را بشكند، جز به خودش آسیب نمی رساند. [2] .

بر اساس گفتار بالا، گفتن «اشهد ان علیا ولی الله» در اذان سابقه طولانی دارد و به زمان رسول اكرم (صلی الله علیه و آله) بر می گردد. و از تعبیرهای رسول اكرم (صلی الله علیه و آله) كاملا روشن است كه بر آن صحه گذاشته و به اصطلاح آن را «تقریر» فرموده است.

روی این بیان می توان گفت: شهادت ثالثه، سنت رسول خدا است، زیرا «سنت» عبارت است از «گفتار معصوم علیه السلام كردار معصوم و تقریر معصوم».

گذشته از تقریر رسول اكرم (صلی الله علیه و آله)، سلمان و ابوذر از كسانی نیستند كه بدون فرمان رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به چنین كاری اقدام كنند و خودسرانه چیزی را به فقرات اذان اضافه نمایند و مقام شامخ آنها بر همگان روشن است. سلمان كسی است كه از طرف رسول اكرم (صلی الله علیه و آله) به مدال: «سلمان منا اهل البیت» مفتخر گشته. [3] .

و ابوذر نیز كسی است كه رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در حق او فرموده است: «ما أظلت الخضراء و اقلت الغبراء من ذی لهجة أصدق و لا أو فی من أبی ذر». یعنی، آسمان سایه نینداخته و زمین بر پشت خود حمل نكرده كسی را كه راستگوتر و باوفاتر از ابوذر باشد. [4] در عهد خلفا و سلاطین بنی امیه و بنی عباس، دوستان و طرفداران اهل بیت در شدت خفقان و اختناق زندگی می كردند و قدرت آن را نداشتند كه شهادت ثالثه



[ صفحه 52]



را به طور علنی شعار خود قرار دهند و اگر كسی آن را می گفت، هرگز به آن تظاهر نمی كرد، بلكه این دشمنان اهل بیت بودند كه به فرمان معاویه (علیه الهاویه) در اذان ها و قنوت ها و خطبه های نماز جمعه به امیرمؤمنان علی (علیه السلام) ناسزا می گفتند و این شعار خطبا و ائمه جمعه بود، تا اینكه به دست عمر بن عبدالعزیز این بدعت زشت، برچیده شد. ولی طرفداران معاویه مدتی سرسختی نشان دادند، به حدی كه عمر بن عبدالعزیز ناگزیر شد كه در برخی شهرها (چون اصفهان) برای جلوگیری از این بدعت نكوهیده متوسل به زور شود.

هنگامی كه شیعیان سرسختی دشمنان اهل بیت را دیدند، شهادت به ولایت علی بن ابیطالب (علیه السلام) را در اذان و اقامه شعار خود قرار دادند و بر سر مأذنه ها و مناره ها روزی پنج بار بعد از شهادت به رسالت، شهادت بر ولایت را با صدایی هرچه رساتر اعلام نمودند.

این سنت پسندیده كه از اصحاب بزرگواری چون سلمان و ابوذر به یادگار مانده و به تأیید رسول اكرم (صلی الله علیه و آله) رسیده بود. با فرهنگ شیعه درآمیخت و جزء شعائر آنها قرار گرفت و با سیره مستمره علمای شیعه به دست ما رسید.

شیعیان اهل بیت علیرغم فشار و اسراری كه از طرف افراد وهابی مآب در این زمینه انجام می شود، به آن مداومت می كنند و در زمینه هیچ اشكال شرعی نمی یابند، زیرا این شعار (اشهد ان علیا ولی الله) مفاد سخنان رسول اكرم (صلی الله علیه و آله) در حجة الوداع است كه به هنگام بازگشت از حج در سرزمین غدیر خم (جحفه) در برابر دهها نفر، خلافت بلافصل امیرمؤمنان علی (علیه السلام) را به فرمان خدا اعلام كرده فرمود: «من كنت مولاه، فهذا علی مولاه». بخصوص كه



[ صفحه 53]



از پیشوایان معصوم (علیهم السلام) صریحا فرمان صادر شده كه پس از شهادت به یكتایی خداوند و رسالت رسول اكرم (صلی الله علیه و آله)، به ولایت امیرمؤمنان علی (علیه السلام) نیز گواهی داده شود:

1- مرحوم طبرسی در كتاب پر ارج «احتجاج» از قاسم بن معاویه نقل می كند كه در ضمن روایتی از امام صادق (علیه السلام) روایت كرده است كه فرمود: هر وقت یكی از شما بگوید: «لا اله الا الله، محمد رسول الله» باید اضافه كند: «علی امیرالمؤمنین». [5] .

2 - ابن مسعود در ضمن روایتی از رسول اكرم (صلی الله علیه و آله) نقل می كند كه فرمود: هر كس بخواهد به «عروة الوثقی» چنگ بزند، باید بگوید: «لا اله الا الله، محمد رسول الله، علی ولی الله». [6] .

گذشته از دو روایت فوق، روایات دیگری داریم كه از آنها پیوند ناگسستنی شهادت به ولایت با شهادت به رسالت، به روشنی مشخص می شود كه به برخی از آنها اشاره می كنیم:

3 - سنان بن طریف از امام جعفر صادق (علیه السلام) روایت می كند كه فرمود: ما نخستین خاندانی هستیم كه خداوند نام ما را بلند كرده است. هنگامی كه آسمانها و زمین را آفرید، امر فرمود كه منادی بانگ برآورد:

اشهد ان لا اله الا الله - سه بار

اشهد ان محمدا رسول الله - سه بار



[ صفحه 54]



اشهد ان علیا امیرالمؤمنین حقا - سه بار. [7] .

ابن مسعود از رسول اكرم (صلی الله علیه و آله) روایت می كند كه فرمود: هنگامی كه خداوند حضرت آدم را آفرید، حضرت آدم (علیه السلام) عطسه ای كرد و گفت: «الحمد لله». خطاب شد: ای آدم، ای بنده من، مرا ستایش كردی. به عزت و جلالم سوگند، دو تن از بندگانم را خواهم آفرید، كه اگر آنها نبودند هرگز تو را نمی آفریدم. حضرت آدم (علیه السلام) فرمود: آیا آنها از نسل من خواهند بود؟ خطاب شد: آری. سرت را بلند كن و بنگر. حضرت آدم سرش را بلند كرد و دید كه بر عرش نوشته شده: «لا اله الا الله، محمد رسول الله نبی الرحمة، علی ولی الله مقیم الحجة لله علی عباده، من عرف حقه زكی و طاب و من انكر حق كفر و خاب، اقسمت بعزتی انی ادخل النار من عصاه و ان اطاعنی». [8] .

یعنی: معبودی جز الله نیست، محمد فرستاده الله است كه رسول رحمت است، علی ولی خداست كه برپا دارنده حجت خدا بر بندگان اوست. هر كس حق او را بشناسد پاك و پاكیزه می شود و هر كس حق او را انكار كند كافر و نومید می شود. به عزت خود سوگند یاد كردم كه هر كس او را نافرمانی كند وی را وارد دوزخ كنم اگرچه از من فرمان ببرد.

عبدالله بن سلام از رسول اكرم (صلی الله علیه و آله) نقل می كند كه روی لواء الحمد [9] نوشته شده:

بسم الله الرحمن الرحیم، الحمد لله رب العالمین، لا اله الا الله محمد رسول الله



[ صفحه 55]



علی ولی الله. [10] .

ابن مسعود در ضمن حدیث مفصلی نقل می كند كه رسول اكرم (صلی الله علیه و آله) در شب معراج از بهشت و جهنم بازدید كرد و مشاهده فرمود كه بر سر درب اول بهشت نوشته شده: لا اله الا الله، محمد رسول الله، علی ولی الله. [11] .

زید شهید، از پدرش امام زین العابدین (علیه السلام) نقل می كند كه نقش نگین رسول خدا (صلی الله علیه و آله) «لا اله الا الله، محمد رسول الله، علی ولی الله» بود. [12] .

این روایت را حافظ ابومحمد، ابن ابی الفوارس در كتاب اربعین خود از طریق اهل سنت نیز نقل كرده است. [13] اینها چند نمونه از احادیث مربوط به ولایت امیرمؤمنان علی (علیه السلام) است كه از آنها رابطه نزدیك و پیوند ناگسستنی شهادت به ولایت با شهادت به وحدانیت خدا و رسالت رسول اكرم (صلی الله علیه و آله) به خوبی روشن می شود.

در این مورد، باید به دو حدیث دیگر نیز اشاره كرد كه در خصوص اذان و اقامه وارد شده، كه یكی از آنها به گفتن: اشهد ان علیا ولی الله دستور می دهد و دیگری به گفتن: اشهد أن علیا أمیرالمؤمنین، متن این دو حدیث متأسفانه به دست ما نرسیده، ولی به دست علمای قرن پنجم چون شیخ طوسی رسیده بوده است. مرحوم شیخ طوسی در مبسوط می فرماید: «گفتن: اشهد أن علیا أمیرالمؤمنین، و



[ صفحه 56]



آل محمد خیر البریه كه در روایات شاذ وارد شده است، در اذان مورد عمل واقع نشده است و اگر كسی آن را بگوید گناه نكرده است». [14] .

مرحوم شیخ طوسی نظر به اینكه این دو حدیث را شاذ تشخیص داده، آنها را نقل نكرده و به دست ما نرسیده است. [15] به قول مرحوم آیة الله سید كاظم قزوینی صاحب كتاب «علی من المهد الی اللحد»، ای كاش شیخ صدوق و طوسی رضوان الله تعالی علیهما این روایات را با سندشان نقل می كردند تا ما، با موازینی كه از علم رجال و درایه و حدیث در دست داریم، به بررسی سند و متن آن روایات پرداخته، و خود تكلیف خویش را تشخیص می دادیم.

مشهور میان فقهای عصر ما این است كه «اشهد ان علیا ولی الله» جزء اذان و اقامه نیست ولی گفتن آن برای تبرك و تیمن اشكالی ندارد، و البته برخی از فقهای معاصر آن را به طور قطع جزء اذان و اقامه دانسته اند كه به اسامی آنان اشاره می كنیم:

1 - مرحوم آیة الله حاج شیخ عبدالنبی عراقی، در بحث فقه استدلالی خود به استناد بیش از 10 دلیل فقهی، شهادت به ولایت را مثل دیگر فصل های اذان و اقامه جزء آنها می شمرد. تقریرات درس آن مرحوم توسط یكی از شاگردانش نوشته شده و به نام «الهدایة فی كون الشهادة بالولایة فی الاذان و الاقامة جزءا كسائر الاجزاء» منتشر شده است.

2 - مرحوم آیة الله آقا میرزا آقا اصطهباناتی شهادت به ولایت را جزء اذان و



[ صفحه 57]



اقامه می داند و می فرماید اوضاع مساعد نشد كه رسول اكرم (صل الله علیه و آله) آن را به امت اسلامی اعلام فرماید. [16] گروهی دیگر از فقها به این قاطعیت نگفته اند ولی احتمال داده اند كه شهادت ثلاثه جزء اذان و اقامه باشد كه برخی از آنها را نیز در اینجا نام می بریم:

1 - مرحوم علامه مجلسی (متوفی 1110) در كتاب پر ارج بحارالانوار می فرماید: بعید نیست كه شهادت به ولایت از اجزای مستحبه اذان باشد، زیرا شیخ طوسی، علامه حلی و شهید اول تصریح كرده اند كه احادیثی در این باره وارد شده است. [17] .

2 - صاحب حدائق مرحوم شیخ یوسف بحرانی (متوفی 1186) پس از نقل بیانات علامه مجلسی آن را تأیید می كند و می پذیرد. [18] .

3 - مرحوم صاحب جواهر (متوفی 1266) به جزئیت آن تمایل كرده، ولی به این دلیل كه علمای سلف به آن فتوی نداده اند، از فتوی دادن به آن خودداری می كند. [19] .

4 - مرحوم شیخ محمد حسین كاشف الغطاء متوفی 1373 در حاشیه اش بر عروة الوثقی می فرماید: ممكن است از عمومیات ادله استفاده كنیم كه شهادت بر ولایت و صلوات بر رسول خدا (صلی الله علیه و آله) از اجزای مستحبه اذان و اقامه است. [20] .



[ صفحه 58]



5 - مرحوم آیت الله حكیم (متوفی 1390 ه. ق) می فرماید: در عصر ما شهادت ثالثه از شعائر ایمان و رمز تشیع است و از این جهت هم رجحان شرعی دارد، و گاهی گفتن آن واجب است ولی نه به قصد جزئیت. و از اینجا معلوم می شود كه چرا در بحارالانوار شهادت به ولایت را جزء مستحبی اذان دانسته است، زیرا شیخ طوسی، علامه شهید و غیر آنها شهادت داده اند به اینكه احادیثی در این زمینه وارد شده است. و حدیث احتجاج آن را تأیید می كند. [21] .

گروهی از فقهای شیعه، شهادت ثالثه را جزء اذان و اقامه نمی دانند ولی به استحباب شرعی آن فتوی داده اند كه اسامی گروهی از آنها را در اینجا می آوریم:

علامه محمد باقر مجلسی، متوفی 1110 ه. ق [22] .

سید نعمة الله جزایری، متوفی 1112 ه. ق [23] .

آقا سید علی طباطبایی، صاحب ریاض، متوفی 1230 ه. ق [24] .

آخوند ملا احمد فاضل نراقی، متوفی 1244 ه. ق [25] .

حجة الاسلام شفتی، متوفی 1260 ه. ق [26] .

شیخ محمد حسن، صاحب جواهر، متوفی 1266 ه. ق [27] .



[ صفحه 59]



شیخ مرتضی انصاری، متوفی 1281 ه. ق [28] .

میرزا محمد حسن شیرازی، متوفی 1312 ه. ق [29] .

سید اسماعیل صدر، متوفی 1338 ه. ق [30] .

سید محمد كاظم یزدی، صاحب عروه، متوفی 1337 ه. ق [31] .

میرزا محمد تقی شیرازی، متوفی 1339 ه. ق [32] .

ملا علی زنجانی، متوفی 1290 ه. ق در شرح خود بر قواعد. [33] .

شیخ عبدالله مازندرانی، متوفی 1309 ه. ق [34] .

شیخ احمد كاشف الغطاء، متوفی 1344 ه. ق [35] .

شیخ حسن صدر، متوفی 1354 ه. ق [36] .

سید عبدالحسین شرف الدین، متوفی 1377 ه. ق [37] .

شیخ محمد حسن مظفر، متوفی 1301 ه. ق [38] .

مرحوم آیة الله بروجردی، متوفی 1381 ه. ق [39] .



[ صفحه 60]



مرحوم آیة الله خوئی [40] .

بیشتر مراجع معاصر تعبیر استحباب ندارند ولی فرموده اند: «اگر به قصد قربت گفته شود خوب است» و اینك اسامی گروهی از آنها:

مرحوم میرزا حسین نائینی [41] .

مرحوم آقا سید ابوالحسن اصفهانی [42] .

مرحوم سید محمد تقی خوانساری [43] .

آیة الله خوانساری [44] .

آیة الله قمی [45] .

آیة الله گلپایگانی [46] .

برخی از فقها چون محقق همدانی [47] و مرحوم آیت الله شاهرودی [48] به قصد «امتثال عمومات» تعبیر فرموده اند و برخی از فقها چون آخوند خراسانی و حاج شیخ عبدالكریم حائری از آن با تعبیر قصد «رجحان فی نفسه» یاد كرده اند. [49] .



[ صفحه 61]



گروهی دیگر نیز چون مرحوم بحرالعلوم در منظومه و آیت الله میلانی در حاشیه بر عروه، آن را مكمل شهادتین تعبیر كرده اند.

مرحوم حاج سید ابوالحسن رفیعی قزوینی می فرماید: «اشهد ان علیا ولی الله» جزء اذان و اقامه نیست، بلكه باید به قصد اظهار ولایت و ایمان ادا شود. [50] مرحوم علامه حاج شیخ محمد صالح حائری مازندرانی (مقیم سمنان) آن را به قصد اجابت امر به ولایت و برای قبول شدن شهادتین و صحت اعمال تعبیر كرده است. [51] .

آیت الله نجفی مرعشی (متوفای 1411 ه. ق در حاشیه شان بر عروه آن را از روشن ترین شعائر شیعه تعبیر كرده اند.

مرحوم حاج میرزا باقر زنجانی فرموده اند: بر جوانان شیعه لازم است كه از خلف صالح خود پیروی كنند و این شعائر مشروع خود را ترك نكنند كه فقها بر استحبابش فتوی داده اند و كسی نمی تواند بر آن خرده بگیرد. [52] مرحوم آیت الله حاج سید احمد زنجانی می نویسد: ذكر آن محض اظهار عقیده است بر مقام سامی آن بزرگوار، و ابراز محبت و مودت است بر خاندان ولایت مطلقه:



آن را كه دوستی علی نیست كافر است

گو زاهد زمانه و گو شیخ راه باشد [53] .



اما در مورد اینكه شهادت ثالثه را به چه تعبیری باید گفت؟ در احادیث دو تعبیر وارد شده:

اشهد ان علیا ولی الله؛



[ صفحه 62]



اشهد ان علیا امیرالمؤمنین.

هر كدام از این دو تعبیر گفته شود به عمومات عمل شده و شعائر ایمانی و ولایی انجام یافته است ولی برخی از فقها فرموده اند: بهتر است گفته شود: اشهد ان علیا امیرالمؤمنین ولی الله؛ تا بین دو حدیث جمع شود و به هر دو حدیث امتثال حاصل شود. از فقهایی كه به این نكته تصریح كرده اند مرحوم حجة الاسلام شفتی [54] و مرحوم ملا محمد بارفروشی قابل ذكرند. [55] - [56] .



[ صفحه 63]




[1] جواهر الولايه، آيت الله العظمي آقاي حاج سيد محمد علي كاظميني بروجردي، ص 379، شهادت ثالثه، ص 34.

[2] جواهر الولاية، ص 380؛ شهادت ثالثه، ص 36.

[3] فيض القدير، ج 4، ص 106.

[4] سنن ترمذي، ج 5، ص 670.

[5] احتجاج طبرسي، ج 1، ص 158.

[6] احقاق الحق، ج 4، ص 129.

[7] اصول كافي، ج 1، ص 366؛ كتاب الحجة، باب مولد النبي صلي الله عليه و آله و سلم، حديث 8.

[8] احقاق الحق، ج 4، ص 144.

[9] نام پرچمي است كه روز قيامت در دست حضرت علي (عليه السلام) خواهد بود و همه پيامبران در زير آن قرار خواهند گرفت (سفينة البحار، ج 2، ص 515).

[10] احقاق الحق، ج 7، ص 133.

[11] احقاق الحق، ج 7، ص 128.

[12] اثباة الهداة، ج 1، ص 299.

[13] احقاق الحق، ج 4، ص 143.

[14] مبسوط، ج 1، ص 99.

[15] شاذ به رواياتي گفته مي شود كه راويان آن، همه مورد اعتماد باشند، جز اينكه فقط از يك طريق روايت شود و در برابر آن روايتي ديگر باشد كه گروهي آن را روايت كرده باشند (مقياس الهدايه، ص 45). و به تعبير مرحوم مجلسي اول: خبر صحيح مخالف مشهور را شاذ گويند. (شرح فقيه، ج 1، ص 182).

[16] شرح رساله الحقوق، ج 2، ص 103.

[17] بحارالانوار، ج 84، ص 111.

[18] حدائق، ج 7، ص 403.

[19] جواهر، ج 9، ص 87.

[20] كلمات الأعلام، ص 32.

[21] مستمسك، ج 5، ص 545.

[22] بحارالانوار، ج 84، ص 111.

[23] الانوار النعمانية، ج 1، ص 169.

[24] رياض المسالك، كتاب الصلاة.

[25] مستند الشيعه، كتاب الصلاة.

[26] تحفة الابرار، مخطوط.

[27] حاشيه بر نجاة العباد، ص 105.

[28] حاشيه بر نجاة العباد، ص 105.

[29] حاشيه بر نجاة العباد، ص 105.

[30] حاشيه بر نجاة العباد، ص 105.

[31] حاشيه بر نجاة العباد، ص 105.

[32] حاشيه بر نجاة العباد، ص 105.

[33] نظام الفرائد، ص 327.

[34] ذخيرة المعاد، ص 340.

[35] سفينة النجاة، ص 34.

[36] المسائل المهمة، ص 22.

[37] النص و الاجتهاد، ص 143.

[38] وجيزة المسائل، ص 26.

[39] المسائل الفقهية، ص 126.

[40] توضيح المسائل، مسئله 928.

[41] منهاج الصالحين، ج 1، ص 146.

[42] حاشيه بر ذخيرة المعاد، ص 87.

[43] حاشيه بر ذخيرة المعاد، ص 87.

[44] حاشيه بر ذخيرة المعاد، ص 87.

[45] مجمع الفروع، ص 164.

[46] توضيح المسائل، مسئله 928.

[47] مصباح الفقيه، ج 2، ص 220.

[48] در حاشيه عروه.

[49] مجمع المسائل محشي، ص 147 و 176.

[50] هداية الانام، ص 91.

[51] ذخيرة العباد، ص 77.

[52] شرح رساله ي لاحقوق، ج 2، ص 126.

[53] خير الامور، مخطوط.

[54] تحفة الابرار، مخطوط.

[55] شعائر الاسلام، ص 182.

[56] به نقل از: كتاب جزيره خضرا، تأليف ناجي النجار، ترجمه و تحقيق آقاي حاج شيخ علي اكبر مهدي پور، چاپ ششم، 1411 ه. ق ص 215 - 197.